کتاب ضمان یا عدم ضمان نجاتگران در فقه و حقوق ؛ نوشته حجت الاسلام زین العابدین زینالپور فتاحی به چاپ رسید.
این کتاب با رویکردی پژوهشی به موضوع خدمات امدادی نجاتگران و امدادگران در حوادث و سوانح پرداخته و از دیدگاه حقوقی و فقهی ضمان را مورد بحث و بررسی کارشناسی قرار داده است. این کتاب پژوهشی برای دفاع از نجاتگران و خدمات بشردوستانه آنان در حوادث و سوانحی که منجر به ایراد صدماتی به اموال مصدومین ناشی از حوادث می شود بسیار مفید است.
کتاب پژوهشی رهیافت هایی از اسلام در مدیریت بحران نوشته زین العابدین زینالپور فتاحی منتشر شد. این کتاب حاوی مطالبی از آموزه های اسلامی در مراحل چهارگانه مدیریت بحران است. بحثی تطبیقی از آنچه مدیریت بحران کلاسیک با آنچه از اسلام در این موضوعات وارد شده و مغفول واقع شده است.
رسم الحیات نام کتاب تازه ی نویسنده است که در موضوع سبک زندگی اسلامی نوشته شده است. این کتاب در 134 صفحه و با قیمت 8500 تومان به بازار عرضه شده است.
مختصر و کوتاه بودن مباحث و ارایه مطالب روز مبتلابه جامعه از خصوصیات این کتاب است.این کتاب مناسب برای سخنرانان و مدیران و مربیان و خانواده ها بوده و تصویر کلی و عینی از سبک زندگی فرد مسلمان را مبتنی بر آیات و روایات نشان می دهد.
مطالب کتاب با بیانی شیوا و روان نوشته شده و هر صفحه مستقل از صفحات دیگر بوده و از نظر موضوعی متفاوت با دیگر صفحات است. هر چند کلیت کتاب نشانگر سبک زندگی یک فرد مسلمان بر گرفته از آیات و روایات اهل بیت علیهم السلام است.
یکی از آثار پژوهشی منتشر شده از حجت الاسلام زین العابدین زینالپور فتاحی ، کتاب حقوق بین الملل بشردوستانه در فقه شیعه» است. این کتاب حقوق انسان در مخاصمات و جنگ ها را با مبانی دینی و فقهی شیعی که برگرفته از کتاب و سنت نبوی و علوی و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم اسلام است مورد توجه و مداقه پژوهشگرانه قرار داده و با هدف دفاع از آموزه های ناب اسلامی و دفع هجمه های ناجوانمردانه از ساحت اسلام به رشته تحریر در آورده است.
تـاب آوری ؛ رهیافتی از اسلام در مدیریت بحران
مفهوم تـابآوری اولین بار در سال 1973 مطرح شد. كلمه تاب آوري از علم فيزيك گرفته شده و در معني اصلي كلمه به عقب جهيدن» (داشتن حالت ارتجاعی) می باشد. به بیان دیگر تابآوری، سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است.والر، 2001؛ به نقل از سامانی، جوکار و صحراگرد،1386
در تعاریف اولیه تابآوری، اشاره به مفهوم برگشت به گذشته میشود، یعنی افراد جامعه در مقابل مخاطرات و فشار، تابآوری دارند و بعد از بحران به شرایط متعادل گذشته برمیگردند و تلفات انسانی و خسارات اقتصادی به حداقل میرسد؛ اما در تعاریف متاخر، توانایی یک سیستم به گونهای مطرح میشود که نه تنها در مقابل بحرانها مقاوم و برگشت پذیر است؛ بلکه در این راه به کارکرد و توانمندی بیشتری دست مییابد.
واژه ای که در این مورد به کار می رود Resilience است که در لغت به معنای ارتجاعی عمل کردن و یا قابلیت جذب ضربه نظیر کمک فنر خودرو می باشد. مراد از کاربرد این واژه این است که با درس هایی که از حوادث گذشته فرا گرفته می شود سیستم را به گونه ای تنظیم کنیم که در آینده بتواند حوادث مشابه را دفع کند و به دلیل خاصیت تاب آور بودن خود خسارات و زیان های کمتری بدان وارد آید. در بحث تاب آوری سخن از توانایی آماده شدن و برنامه ریزی برای تحمل کردن، بازیابی یا سازگاری موفق تر با حوادث و سوانح ناخوشایند بالقوه است. سخن از ظرفیت تحمل شوک ها و بازگشت به حالت اول و ممانعت از شکستن و فروپاشی است. سخن از بازیابی سریع شخص، پس از بلایاست. توانایی فرد در استمرار عملکرد مناسب در حین و بعد از بحران یا حوادث دلخراش در همه سطوح رفتاری است.
در لابلای معارف و آموزه های دینی، مفهوم تاب آوری با عبارات متعددی طرح شده است. به نظر می رسد در واژه هایی دینی چون صبر» و توکل» و ایمان» و حتی تقوا» مفهوم تاب آوری به خوبی قابل مشاهده است. مدعای ما این است که دینداری و عامل دین و معنویت و مولفه های کارآمدی چون صبر و توکل و ایمان می توانند به تاب آور نمودن بیش از پیش جامعه منتج شوند و بیانجامند. تعبیر ما از تاب آوری به زبان دینی صابرین» و جامعه صبور» است. گاه، شخص حقیقی مانند افراد جامعه، صبور و تاب آوراند و گاه شخص حقوقی مثل سازمان ها صبور و تاب آور هستند. به نظر می رسد میان دین داری و نگرش دینی با شکیبایی و تاب آوری رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. این مطلب در تحقیقات محققان در جای خود اثبات شده است. (گریف و همکاران 2007؛ حمید و همکاران، 1391،) پیروی از دستورات و آموزه های دینی، زندگی جهت دار، و هدفمندی در زندگی، می تواند شخص را در مواجهه با مشکلات و ناکامی ها و بلایا و حوادث و بحران های زندگی، شکیبا و قدرتمند نموده، او را قادر سازد آنها را به آسانی تحمل نماید و از هم نگسلد و عنان از دست ندهد. این دقیقاً ترجمان مفهوم تاب آوری است. وقتی حادثه تلخی مانند زله رخ داده و شخص عزیزان خود را از دست می دهد و انبوهی از درد و رنج و مشکلات بر سر او آوار می شود داشتن روحیه ای مذهبی و دینی و بازیگری عنصری مقدس به نام توکل بر خدا» و رضا به رضای خدا» منجر به این می شود که شخص آسیب دیده با انعطاف و کشسانی عجیبی در مقابل این حجم از رنج و فشار نشکند و با آرامش بیشتر بر اضطراب ها و عواطف منفی خود غلبه کند و شیوه مناسب تری برای مواجهه با مشکلات خود بیابد. این اثر، یک مفهوم دینی عمیق است که می تواند روان یک فرد را چنان مستحکم نماید که درهم نشکند و تاب بیاورد.
اگر به دنبال جامعه ای صبور با تاب آوری بالا هستیم باید روی مولفه های دینی سرمایه گذاری کنیم. تنها، آموزه های دینی می توانند مهارت های خود مدیریتی و تاب آورانه را در فرد ایجاد کنند، رشد دهند و به بار بنشانند. مفاهیم ارزشمندی مانند تقوا» یعنی مدیریت بر نفس، و صبر» تنها در عرصه دین می توانند درخشنده و کارآمدی داشته باشند. جامعه متقی، جامعه ای صبورتر و تاب آورتر است. ﴿وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاَةِ﴾﴿البقرة،45﴾ از شكيبايى و نماز يارى جوييد» ؛﴿وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ﴾ ﴿و همديگر را به حقّ سفارش و به شكيبايى توصيه كردهاند﴾﴿العصر،3﴾؛ براى اين صبر اجر و پاداشى بس عظيم است. امام صادقعليهالسلام فرمود: مَنِ ابتُلِى مِن المُومنين بِبَلاءٍ فصَبَر عليه كان له مِثل اَجر اَلفَ شهيدٍ نراقى،جامع السادات، ج3، ص404هر مومنى به بلايى مبتلا شود و بر آن شكيبايى ورزد براى او چونان هزار شهيد پاداش خواهد بود.
تاب آوری، هم بخشی از مرحله بازسازی از مراحل چهارگانه مدیریت بحران و هم جزئی از مرحله آمادگی محسوب می شود. اگر مدیریت بحران در صدد ایجاد و حفظ آمادگی جامعه برای پاسخگویی مناسب به حوادث و سوانح است یا اگر می خواهد در مرحله بازسازی، سرعت عمل داشته و در حداقل زمان، حداکثر میزان بازسازی را ارائه دهد، باید در موضوع دینداری جامعه هدف خود کار کرده باشد. این یک کار فرهنگی و سرمایه گذاری فرهنگی بسیار کارآمد و موثر در مدیریت بحران است. برای کار فرهنگی با سمت و سوی دینمدارانه و همراه با پیوست دینی، موارد ذیل می تواند در تاب آور نمودن جامعه هدف بسیار موثر و مفید باشد.
راهکارهای تــاب آور سازی
همه این راهکارها منبعث از آموزه های ایمانی و دینی است. اگر دین با تمام ابعاد خود و در کلیّت جامع خود، بیان و اجرا گردد می تواند آثار فوقالعادهای در تاب آور سازی و صبور بار آوردن معتقدینش برجای گذارد. مفاهیم و آموزه های زیر باید توسط متولیان امر دین و فرهنگِ دینی و حاکمیت دینی در جامعه جریان و سریان یابد و منتشر گردد.
1): به هر میزان که می توانیم باید به معنادار بودن و هدفمند بودن زندگی و موضوع ایدئولوژی دینی در افراد بپردازیم و آن را عمق ببخشیم.
2): زندگی پر از چالش ها و سختی هاست. اساساً انسان به همراه سختی زاده شده است.﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي کَبَدٍ﴾براستى كه انسان را در رنج آفريدهايم».﴿البلد،4﴾ فهم این نکته انسان را صبور می کند. باید این نگاه به جامعه منتقل شود.
3): همهی حوادث و اتفاقات عالم هستی به اذن و اراده و خواست حضرت پروردگار انجام می شود و حول و قوه، فقط از جانب او و خواست اوست. ﴿وَ مَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا﴾ و هيچ برگى فرو نمىافتد مگر [ اينكه ] آن را مىداند». ﴿الأنعام،59﴾ پس هر چه از دوست رسد نیت! دانستن این نکته مایه آرامش و صبر آدمی و تاب آوری بیشتر اوست. به قول حافظ شیرازی:
گر رنج پیش آید و گر راحت ای حکیم نسبت مکن به غیر که اینها خدا کند
4): در مفاهیم الهیه سخن از پایان سختی ها و رسیدن آسانی بعد از سختی هاست. ﴿إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً﴾ آرى، با دشوارى، آسانى است».﴿الشرح،6﴾ امید و صبر در سختی ها مایه تاب آوری بیشتر است. پایان شب سیه سپید است!
5): انسانهای مومن مسئولیت پذیرند. می دانند اصابت برخی بلاها حاصل، و نتیجه برخی اعمال آنهاست. پس نتیجه کار خود را می پذیرند و بر آن صبر می کنند و درصدد اصلاح و بازسازی اند.﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذٰلِکَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ [با اين همه] پروردگار تو نسبت به كسانى كه به نادانى مرتكب گناه شده، سپس توبه كرده و به صلاح آمدهاند ، البته پروردگارت پس از آن آمرزنده مهربان است».﴿النحل،119﴾
6): افراد جامعه مومن، با شرکت در اجتماعات مذهبی مانند نمازهای جمعه و جماعات و هیات های مذهبی و مراسمات مذهبی، صبورتر و آرام تر بار آمده، تحمل شرایط سخت و بحرانی برایشان آسان می شود.
7): چنانکه از واژه ایمان» بر می آید امنیت و آرامش نتیجه ایمان است. مومنان، آرامش عمیق تر و مستحکم تری داشته و با طوفان های روزگار مانند سوانح و حوادث، خم می شوند ولی نمی شکنند. آنان صبورتر و پخته تر عمل می کنند.
نوروز تلخ در جاده های ایران!
نوروز که می شود میلیون ها ایرانی شال و کلاه می کنند و پا در رکاب و پشت رُل، راه می افتند و به جاده می زنند. به گمان اینکه خوشی، در سفر نهفته است و نوروز بی سفر یعنی هیچ»! فرهنگی شده است در این چند سال اخیر، که نوروز یعنی پیوستن به سیل مسافران نوروزی و راه افتادن در جاده های طویل؛ در این میان آنچه غافلیم عدم توجه به آب و هوا و عدم ثبات آن و غلبه ی غالب آب و هوای زمستانی در اکثر نقاط ایران. هنوز ننه سرما چادر سفیدش را از سر جاده ها برنداشته و عمو نوروز بر دامنه ی کوهها ننشسته، خیل عظیمی از مردم راهی جاده ها می شوند. بسیاری سفر اولی هایند و بسیاری ناشی ! بسیاری دقیقه نودی تصمیم به سفر می گیرند و اندکی آماده. یک سو جاده های غیر استاندارد است و کوههای برفی و یا تنگ و . شلوغی بیش از اندازه و ترافیک وحشتناک را هم تصور کنید که چه ماشین در ماشینی می شود در این نوروز تلخ!
خودروها هم که هر یک جلاد چهارپایی اند برای خود! نه امنیتی و نه آسایشی! جان می دهند که راه بروند و عجیب جان می ستانند! تو گویی سفیر مرگ شده اند در این جاده های مرگ!
نوروز می شود! راه می افتند! خبرها پشت سر هم کانال ها را در می نوردد ! آه از نفیر همه ی ملت بلند می سازند این سفرها! کشتند! سوختند! افتادند! در سیلاب رفتند که رفتند! همه و همه می سوزانند جگر ملت را ! صدها کشته و هزاران مصدوم حاصل نوروز ما ایرانی هاست! تو گویی جنگ است که جنگ چنین جان نمی ستاند که این جاده ها و خودروها و این رانندگان ناشی و این فرهنگ عجیب می ستانند.
اصرار بر سفر نوروزی ، آن هم به هر قیمتی و لو به قیمت از دست دادن عزیزانمان و پاره های جانمان چه معنایی دارد؟!
آیا کسی نیست به فریاد این فرهنگ عجیب برسد؟ هزار کمپین راه بیاندازیم هم چگونه می توانیم این خودروهای نا ایمن قاتل ملت را رامشان کنیم؟! آیا جاده هایمان رنگ آرامش خواهند دید؟ آیا نوروزِ بدون صدها کشته و هزاران مصدوم و میلیاردها خسارت مالی را شاهد خواهیم بود؟
چه معنا دارد همه ی ملت عید که شد به جاده ها هجوم برند ؟ چه تفاخری دارد که بگوییم: عید شیراز بودیم و اصفهان بودیم و . آیا سایر زمانها ، اردیبهشت و خرداد و تابستان، مقاصد سفرمان بر روی کره ی زمین نخواهند بود؟!!
رشد خارق العاده فن آوری ها در عرصه دنیای مجازی و فضای سایبری و خلق دنیایی متفاوت از دنیای واقعی در کنار همه فوائد و محاسن و فرصت های نوپدید، آسیب ها و تهدیدات فراوانی را نیز به همراه داشته است. در این میان تخریب و هدم ارزش های الهی شامل دیانت، اخلاق، انسانیت بیش از سایر مقوله ها متبلور شده است. رشد قارچ گونه شبکه های اجتماعی در بستر اینترنت و تلفن های همراه و در دسترس بودن آنها و همگانی شدنشان در کنار فرصت های بیشمار تبدیل به خطری بزرگ برای مردمانی شده است که خواهان حفظ اصول انسانی، دینی، الهی و ارزشی خویش هستند. پر واضح است که با تکنولوژی نمیشود برخورد حذفی کرد. آنچه نیاز امروز ماست کسب دانش و روشهای عمل در دنیای مجازی است. علی رغم مجازی نامیدن فضای سایبری نمی شود فعل حقیقی آدمی را از این دنیا نادیده انگاشت. فعل و کنش انسان به عنوان فاعل مختاری که مباشر افعال و فرمانده و امیر و صحنه گردان دنیای مجازی است را نمی شود هرگز مجاز و غیر حقیقی نامید. آنکه ایجاد کاری در دنیای مجازی می کند آنکه اثر کلامی، نگارشی، صوتی و تصویری در دنیای مجازی خلق می کند هم او انسانی مختار با فعل و عملی معلوم و مشخص در دنیای حقیقی است هر چند نتیجه و ثمره کار او در دنیای مجازی متبلور گردد. پس نمی توان تاثیر کار و عمل انسان را در این دنیا نادیده انگاشت. چه خلق هر اثری در دنیای مجازی بدون حضور انسان منتفی و نشدنی است.
با این اوصاف حمل احکام و تکالیفی چون حلال و حرام و مکروه بر دنیای مجازی صحیح و درست است و انسان مکلف است این تکالیف را در این فضا نیز مراعات نماید. لازم است به چند نکته کلیدی توجه شود:
1- تقوا در دنیای مجازی مَجاز نیست. تقوا واقعی و حقیقی بوده و هیچ تفاوتی با تقوا در عالم واقع ندارد.
2- خدای دنیای مجازی با خدای عالم واقع یکی است .
3- درجه اهمیت تقوا در هر دو فضا- چه واقع و چه مجازی – به یک اندازه بوده و مفهوم آیه شریفه سوره حجرات که تقوا را ملاک ارزشمندی انسانها بر شمرده است بر هر دو صدق کرده و در هر دو جاری است.
4- با گسترش تعجب بر انگیز و بسیار وسیع دنیای مجازی و عرصه بسیار فراخ آن و تنوع و تکثر آن و سهل بودن انجام بسیاری از گناهان نسبت به عالم واقع، خطر بی تقوایی در فضای مجازی به مراتب بیش تر از عالم واقع است.
5- اثر و نتیجه عملکردهای انسان در فضای سایبری بر عالم واقعی ما سرایت کرده و جهان بیرونی ما را نیز متاثر می سازد.
با این اوصاف می طلبد که کاربران فضای مجازی جدی تر از قبل تقوا در فضای مجازی را دنبال کرده و خطرات پیش رو و روش های پرهیزگاری در آن را بیاموزند.
آنچه که در باب تقوا و پرهیزگاری گفته شده است در فضای مجازی هم صدق می کند لکن کیفیت و چند و چون آن متفاوت است. بر فرض غیبت در عالم واقع عمدتاً زبانی بوده و غیبت کننده در جمع معدود و محدودی آن را بیان می کند اما در فضای مجازی غیبت می تواند هم صوتی و تصویری و هم نوشتاری باشد و حیطه فراوانی از مخاطبان گاه در حد یک کشور را به خود اختصاص دهد. تهمت در عالم واقع ممکن است در یک محله و یک شهر رخ دهد اما در فضای مجازی در آن واحد می تواند شهرهای فراوانی را درنوردد و گاه در جهان منتشر شود. پس اهمیت تقوا در فضای مجازی کمتر از عالم واقع نباشد ممکن است بیشتر هم باشد.
راهکارهای حفظ تقوا در فضای مجازی
1- گام نخست و اصل اساسی تقویت باور و یقین به حضور و نظارت و شاهدیت خداوند متعال بر احوال، افکار و اعمال و کردار ماست. دانستن و باور اینکه خداوند در هر لحظه و آن ما را می بیند، می شنود و می داند. بر آنچه می کنیم از کلیک ها و اینترها و متن ها و چت ها و ایمیل ها و جمیل ها و هر آنچه در فایل های مخفی و آشکار خود داریم آگاهی دارد و هیچ چیز بر او پوشیده نیست.
2- پیشگیری را فراموش نکنیم. می توانیم با یک سری اقدامات مقدمات انجام گناه و بی تقوایی را از بین ببریم و با یک سری اعمال مقدمات پرهیزگاری را فراهم کنیم. می توانیم هر نوع ی را از روی سیستم های خود حذف کنیم و با نصب نرم افزارهای مذهبی، درج تصاویر مذهبی و تغییر حال و هوا و فضای پس زمینه سیستم های خود حضور خدا و عوامل معنوی را تقویت کنیم. می توان با یک یا علی و یک کلیک به خدا آری گفت و به شیطان نه!
3- با فکر کردن به گناه زمینه انجام آن را فراهم نکنیم. گاه فکر گناه منجر به قبح زدایی از گناه شده و عمل و انجام آن بر انسان سهل و آسان می گردد. پروریدن گناه در ذهن زمینه ابتلای انسان به معاصی است. مولای متقیان حضرت علی علیه السلام می فرمایند: کسی که بسیار درباره گناهان بیندیشد گناهان او را به خویش فرا می خواند». (غررالحکم،ج5،ص321) این بیان نورانی بیانگر ارتباط فکر و عمل و تاثیرپذیری اعمال از افکار است. به واقع می توان با پیشه کردن عفت در اندیشه گناه را در نطفه و سرچشمه خفه کرد.
4- عادت دادن دل و جان انسان به یاد خدا. می توان پاور سیستم را با بسم الله فشار داد و یاد خدا را در هر آن و در هر اقدامی جاری کرد. بدیهی است برای بازکردن صفحات وب سایت ها و پایگاههایی که شیطان در آن ها جولان می دهد یاد خدا چونان پادزهری قوی عمل کرده و کاربر را از ورود به آنها پرهیز خواهد داد. آیا نمی توانیم در آغاز کار با اینترنت با یا حسینی» از ته دل کار را شروع کنیم و حسینی عمل کنیم؟ آیا چونان حسین علیه السلام نمی شود پاک بود؟
آن دل که به یاد تو نباشد دل نیست قلبی که به عشقت نطپد جز گِل نیست
آن کس که ندارد بر سر کوی تو راه از زندگی بی ثمرش حاصل نیست
امام خمینی(قدس سره)
5- چشمهای خود را درویش کنیم! شیاطین جولان می دهند و تن نمایان تبرج کنان عفت و غیرت و پاکدامنی را در بازار مکاره دنیا به ثمن بخس و بهای ناچیز به یغما می دهند. در این میان چشمهایی می مانند دریده و گناه آلوده با کوله باری از حسرت و اندوه. لذات آنی و رنج هایی ماندگار. می توانیم با تقویت آنچه از حضور و نظارت حضرت پروردگار گفتیم و با یادآوری نظارت امام زمان علیه السلام و تقویت شرم و حیای خود از این دام خطرناک شیطان آرام آرام برهیم. کار بسیار سخت اما شدنی است.
اگر لذت ترک لذت بدانی دگر لذت نفس لذت ندانی
6- بر کنجکاوی های کودکانه و غیر لازم خود فایق آییم. از خود بپرسیم چه نیازی به سرک کشیدن به فلان سایت یا شبکه اجتماعی داریم؟ آیا اگر به آنجا سرک نکشیم اتفاق خاصی می افتد؟ پس چرا ایمان خود را بر سر هیچ از دست بدهیم.
7- جستجوهای خود را هدف دار و با اهداف متعالی و برای کاری مهم و واجب و ضروری انجام دهیم.
8- از ورود به صفحات و شبکه هایی که ترویج گر و تشویق کننده و بزک کننده مسائل خلاف تقوا و دیانت و پاکدامنی هستند پرهیز کنیم.
فضای مجازی مانند آلات مشترکه کاربردی دوگانه می تواند داشته باشد. دینداران و علاقمندان به حفظ دین و پاکدامنی اکثر اوقات بر سر دو راهی کلیک کردن ها و نکردن ها می مانند. بهتر است در این زمان به این نکته توجه کنیم که در این موقع است که وزن تقوای خود را خواهیم سنجید و قدر خود را نزد خدای خود خواهیم شناخت. در این لحظه هاست که می شود حرّ مانند تامل کرد و حرّ گونه اقدام نمود و راه خیر و سعادت و تقوا را در پیش گرفت.
زین العابدین زینالپور فتاحی
تجمع شکوهمند اربعین بدون شک قابل قیاس با هیچ پدیده معنوی دیگری نیست. اربعین حسینی با تجمع دهها میلیونی تجسم عینی شور و شعور حسینی و جریان خون تازه بر رگ های خشکیده انسانیت رو به احتضار عصر مدرنیته است. با نگاهی از جنس نگاه مدیران بحران دو تجمع بزرگ اربعین حسینی در شهر کربلا و تجمع حاجیان در مکه و منا قابل تامل و بازبررسی است. آنچه در منا رخ داد یک افتضاح مبرهن مدیریتی در نوع خود بود که همواره ننگ آن بر تارک متولیان نالایق سعودی باقی خواهد ماند. چه، مدیریت سست و بی مباملات توام با عدم احساس مسئولیت سعودی ها چنان بر همگان روشن بوده و هست که نیازی به اثبات و دلیل آوری نیست.
مراسم فوق العاده شگفت آور اربعین حسینی که الحق مثل و مانندی برای آن نمی توان سراغ داد از حیث مدیریت تجمعات بزرگ، بسیار درس آموز بوده و هست. علی رغم تهدیدات و شیطنت های عناصر رذل داعشی و برخی حرکت های ایذایی آنان در برخی نقاط، مراسم اربعین در نهایت سلامت و امنیت و آرامش برگزار گردید. بی گمان هدایت، راهبری، کنترل، نظم و امنیت، پشتیبانی و لجستیک، ترابری و تغذیه و امور بهداشتی و درمانی اجتماعی به این عظمت نشان از برنامه ریزی، هماهنگی، پیش بینی و پیشگیری و آمادگی بالای عناصر مدیریتی آن دارد.
در این میان به ضرس قاطع باید از یک اصل اساسی و بسیار مهم مدیریت در تجمعات فراگیر مردمی یاد کرد و آن را برجسته ساخت و آن اصل مشارکت مردم در فرایند مدیریت تجمعات بسیار بزرگ» است. تصور کنید اگر مردم در فرایند مدیریت پدیده ای با چنین وسعت و عظمت کنار گذاشته میشد! چه اتفاقات و وقایع تلخی می توانست رخ دهد؟ چه بحران های انسانی دردناکی می توانست بوجود آید ؟ می توانست حوادثی تلخ تر و وحشتناک تر از منا بوقوع پیوندد. اما ورود مدبرانه و مسئولانه و عاشقانه مردم از هر طیف و گروه با هر زبان و رنگ و بلکه با هر دین و آیین و مذهب توانست مدیریتی ناب و بی نظیر را متبلور سازد. البته نواقص و معایبی در سطحی چنین بزرگ از مراسم طبیعی و البته قابل رفع در آینده است. اما در این میان توجه به ورود مردم به عنوان بخش اصلی مدیریت و اجرای مراسم با عظمت اربعین به هیچ وجه قابل اغماض نیست.
درس بزرگ مدیریتی این مراسم آن است که می توان با تعریف نقش های ملموس، عینی و قابل اجرا برای مردم در اتفاقات بزرگ و بحران ها مدیریتی کم نقص و کم تنش در مقابله با بحران ها به دست داد. نمونه چنین مدیریتی را ما در کشور خود در طی هشت سال دفاع مقدس به عینه مشاهده کردیم. که مع الاسف تجربیات آن چندان مورد بهره برداری قرار نمی گیرد.
وقتی پای مردم و توان مردم به میان آید احساس مسئولیت، حس مشارکت، ایثار و فداکاری، مهر و محبت، صبر و تحمل،کاهش شکوه و شکایت، افزایش وقار و آرامش مردم هم به دنبال آن خود نمایی خواهد کرد. این ها مولفه های بسیار ارزشمندی برای مدیریت یک بحران و یا یک مراسم بزرگی است که آبستن بحران است.
بسمه تعالی
متدهای متافیزیکی فراموش شده در مدیریت بحران دریاچه ارومیه
زین العابدین زینالپور فتاحی
مقدمه
تاثیر افعال و کنش های بشر بر عالم هستی و واکنش های جهان بر کنش های ما جزو انکار ناپذیرترین و واضحات مفاهیم عالیه اسلامی است که در آموزه های دینی ما مسلمانان خصوصاً در قرآن کریم به آن به صراحت پرداخته شده است. پر واضح است که انسان به عنوان موجودی فاعل و مصدر افعال متکثر بر محیط اطراف خود تاثیر می گذارد. و جهان از این افعال متاثر می گردد و واکنش نشان می دهد. هر چند نوع رابطه یا کیفیت و تفصیل آن بر آدمی – با این مقدار از معرفت بشری - واضح نیست اما اصل موضوع را نمی توان انکار کرد. هر انسان دارای ایدئولوژی اسلامی می داند که جهان، هوشمند و زنده است و مانند موجودی با شعور عکس العمل در خور آن عمل از خود ساطع می کند.یسبح لله ما فی السموات والارض). خالق هستی برای نظام آفرینش قوانینی را وضع کرده و نظام خلقت را بر اساس و مبنای آنها استوار ساخته است. یکی از این قوانین، قانون عمل و عکس العمل است. همان که دانشمند معروف یعنی نیوتن در قانون سوم خود بدان اشاره کرده و همگان بر آن صحه گذارده اند.
این جهان کوه است و فعل ما ندا- باز آید سوی ما از کُه صدا
پس آدمی چه دارای تفکرات مادی باشد و چه اندیشه های متافیزیکی والهی، اذعان دارد که در عالم هستی کنش های او واکنش هایی به دنبال دارد. پس تاثیر افعال انسان بر محیط اطراف او قابل انکار نیست. به واقع هر عمل انسان مکافات متناسب با خود را دارد . اعمال نیک پاداش خوب و اعمال بد جزای بد به دنبال خواهد داشت.(جزاء السیئه السیئه).
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر- ای نور چشم من بجز از کشته ندروی
اگر بار خار است خود کشته ای- اگر پرنیان است خود رشته ای
بحث
سوال مهم در این مقال این است که سهم تاثیر و کنش های اعمال منفی ما انسانها یا همان معاصی ما در ایجاد و ادامه بحران خشک شدن دریاچه ارومیه چه میزان است؟ آیا قبول داریم که ما انسانهای همسایه این دریاچه در آنچه امروز بر سر آن آمده است نقش داشته و داریم؟ آیا می توان منکر موضوع ارتباط و پیوند میان معاصی مردم با خشکی دریاچه ارومیه شد؟ آیا برای حل این مشکل راهکار مشخص با استفاده از آموزه های دینی ارائه شده است؟
تاکنون علل متنوع و فراوانی در باب خشک شدن دریاچه ارومیه مطرح شده و تبیین گردیده است. ایجاد میان گذر دریاچه ارومیه، ایجاد سدها، مصرف بی رویه آب کشاورزی ، گرم شدن هوا، خشکسالی بیش از ده سال اخیرو غیره از جمله این عوامل بر شمرده شده است. لکن آنچه در این میان هرگز طرح و بحث نمی شود نقش و تاثیر رفتارهای گناه آلود در جامعه اسلامی توسط برخی از انسانهاست. از نظرگاه ایدئولوژی اسلامی و آموزه های مترقی آن برخی عوامل متافیزیکی منبعث از کنش های منفی ما در بروز این بحران نقش انکارناپذیری دارند.
برای اثبات این مدعا استناد به آیات مقدس قرآن، که سند خدشه ناپذیر و متقن الهی است –که در جای خود اثبات شده است- مورد عنایت است. قرآن در موارد متنوعی بر پیوند و ارتباط عمل گناه انسان و بروز گرفتاری ها و عذاب ها و سختی ها و تغییر نعمت ها صحه گذاره و بر آن تاکید می کند.
همه به نیکی می دانیم که خشکسالی و کمبود آب یک حقیقت و عامل بسیار مهم و بلکه اساسی خشکی دریاچه ارومیه است. زیرا بقیه عوامل کم و بیش در سالیان قبل نیز بوده اند ولی دریاچه هم به حیات خود ادامه می داد. نمونه هایی از این دست که در آیات نورانی الهی بیان شده است ذکر می شود.
1- سوره روم، آیه 41 : ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس. در خشکی و دریا به سبب اعمال زشتی که مردم به دست خود مرتکب شدند فساد و تباهی(خشکسالی و بلایا) نمودار شده است تا خدا کیفر برخی از آنچه انجام داده اند را به آنان بچشاند تا بر گردند».
2- سوره اعراف، آیه 96: و لو ان اهل القری امنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض و لکن کذبوا. و اگر اهل شهرها و آبادی ها ایمان می آوردند و پرهیزگاری پیشه می کردند یقیناً درهای برکاتی از آسمان و زمین بر آنها می گشودیم ولی تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالی که همواره مرتکب می شدند گرفتیم».
3- سوره مبارکه هود، آیه 52: استغفروا ربکم ثم توبوا الیه یرسل السماء علیکم مدراراً. استغفار کنید پروردگارتان را پس به سوی او توبه کنید باران را بر شما می فرستد». مفهوم مخالف این آیه این است که اگر توبه نکنید و به گناه خود ادامه دهید بارانی بر شما نخواهد بارید.
4- سوره شوری ، آیه 3: و ما اصابکم من مصیبه فبما کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر. هر مصیبتی بر شما برسد پس به سبب دستاورد شماست و بسیاری از خطاهای شما را می بخشد». آیه به صراحت تمام رابطه علی و معلولی اتفاقات و حوادث پیرامون انسان با رفتارها و کنش های او را بیان می دارد.
در معارف اهل بیت علیهم السلام هم به ارتباط میان عمل و برخی جزاها از قبیل ارتباط بین گناهان و نیامدن باران و خشکسالی اشاره شده است.
امام باقر علیه السلام فرموده اند : هیچ سالی کم باران تر از سال دیگر نیست و خدا باران را به جایی که خواهد می فرستد. چون مردمی مرتکب گناهان شوند خدای عزوجل بارانی را که در آن سال برای آنان مقدر فرموده اند از آنها بگرداند و آن را برای دیگرانی که گناه نکرده اند می فرستد . اما اگر منطقه ای یافت نشد که اهل آن با تقوا باشد خداوند باران را به سوی بیابانها و دریاها و کوه ها می فرستد.(کافی/ج1/ص272) و باز فرموده اند: از گناهانی که مانع نزول باران است کم فروشی است که امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: رسول خدا (ص) فرموده است : هر زمانی که فروشندگان در یک منطقه کم فروشی کنند خداوند اهل آنجا را با خشکسالی و کمبود نعمت عذاب می کند . (تحف العقول/ص51).
شیخ عباس قمی در کتاب معروف مفاتیح الجنان در بخشی از دعای شب عرفه آورده است : . واغفر لی الذنوب التی تحبس القطر السماء» خدایا ببخش بر من گناهانی را که مانع ریزش باران از آسمان می شود .امام صادق علیه السلام می فرماید: اذا جار الحکام فی القضاء امسک القطر من السماء. هرگاه زمامداران و حاکمان قضاوت (قضات) در دادرسی ستم کنند باران از آسمان قطع می شود. (من لا یحضره الفقیه/ج 1/ ص524). علی علیه السلام در نهج البلاغه خطبه 114 می فرماید : . بار خدایا ما را بر اعمالمان مواخذه نفرمایی و به گناهانمان مگیری . رحمت خود را با ابرهای بارنده ات و بهار پر بارانت و روییدنیهای شادی فزایت بر ما ارزانی دار. از تو بارانی درشت و تند بار می خواهیم تا آنها را که مرده اند زنده سازی و آنچه را که از دست رفته است تدارک فرمایی». امام سجاد علیه السلام برخی از گناهانی را که مانع باریدن باران می شود بیان می دارد.
جور و ستم حاکمان و قضات؛ 2- شهادت نا حق دادن 3- کتمان نمودن شهادت 4- زکات ندادن و قرض ندادن 5- ستم بر یتیمان و بیوه ن 6- بی رحمی به فقرا 6- دست خالی رد کردن سائل.(سایت حوزه)
در کتاب شریف مستدرک الوسایل حدیثی از علی علیه السلام هست که ایشان از رسول خدا (ص) نقل می کند که ایشان فرمود: مادامی که امت من به پنج ویژگی پایبند باشند دائما در خیر و برکت به سر می برند اما اگر از هر کدام از آنها فاصله گرفتند به قحطی و خشکسالی دچار خواهند شد. این پنج ویژگی عبارتند از : 1- مهرورزی بین یکدیگر2- امانتداری 3- دوری از حرام4- میهمان داری 5- به پا داشتن نماز.
آیا عباراتی صریح تر از این نیاز هست تا ما این واقعیت را بپذیریم که پیوند میان گناهان ما با بحرانی نظیر خشک شدن دریاچه ارومیه قابل انکار نیست؟! قطعاً هر انسان منصفی این را تایید می کند که همینطور است.
از مکافات عمل غافل مشو- گندم از گندم بروید جو ز جو
آیا جا ندارد دست اندرکاران عرصه مدیریت بحران ارومیه خصوصاً در بخش فرهنگی و اجتماعی مجدانه و معتقدانه معارفی از این دست را مورد توجه ویژه قرار داده و جزو برنامه حل بحران دریاچه قرار دهند؟
قطعا می توان با کاری عالمانه کیفیت و چند و چون آن را احصا و عملیاتی نمود.
راهکارها
آنچه در این بخش از آموزه های دینی استنباط می گردد و به دست می آید روش هایی کاملاً ساده ، بی هزینه و عمومی و اجتماع محور است که هم مجرب بوده و هم قابل اعتنا و اطمینان است. شائبه های احتمالی مطروحه در این بخش عموما از جانب کسانی است که اساساً اختلاف مبنایی با ایدئولوژی اسلامی داشته و کارکرد دین در عرصه های گونه گون زندگی را بر نمی تابند و ان قلت های بنی اسرائیلی را بیان می دارند. بلی، کاربردی ندانستن این راهکارها برای کسانی که تفکر ماتریالیستی مادیگرایانه داشته و از خرمن معارف الهی بهره ای نگرفته و طعم آن را نچشیده اند تقریباً محال می نماید.
لکن بهره مندان از معارف الهیه به تجربه و کرات نتایج این راهکارها را به عینه لمس و حس کرده و مشاهده کرده اند.
1- استفعار؛ می دانیم که همه چیز در عالم تحت اختیار خالق هستی است و اوست که باران را از آسمان فرو می فرستد. و هو الذی ارسل الریاح بشرا بین یدی الرحمه و انزلنا من السماء ماء طهورا(فرقان/48). خداوند در سوره نوح آیه 10 و 11 می فرماید: فقلت استغفروا ربکم انه کان غفارا یرسل السماء علیکم مدرارا. استغفار کنید از پروردگارتان که او همواره بسیار آمرزنده است. تا بر شما از آسمان بارانی پی در پی و با برکت فرستد».
چرا فراخوان عمومی برای استغفار و توبه عمومی برگزار نمی کنیم؟ آیا نمی توان از نفوذ اعاظم معنوی شهرها و روستاها در این امر بهره جست؟ آیا نمی توان کمپین استغفار و یک قرار معنوی در این باب بر پا نمود؟
2- تقوا و دوری از گناه؛ بیان قرآن این است که تقوای الهی و دوری از گناه مایه نزول برکات آسمانی و زمینی است. چنانکه در سوره اعراف آیه 96 می فرماید: و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند برکات آسمان و زمین را بر آنها می گشودیم». چرا به مردم نگوییم که مراقب رفتارهایشان باشند؟ چرا باور نکنیم که دروغ ها و رباها و رشوه ها و کم فروشی ها و اختلاسها و احتکارها و حق کشی ها و کینه ها و بی حجابی ها و پرده دریها و همه و همه معاصی در خلاف مسیر حرکت طبیعی عالم هستی بوده و در روند حرکت صحیح عالم با تزریق نیروهای منفی اثرات ناگواری مانند خشکسالی ها و قحطی ها و خشکی دریاچه ها و رودخانه ها را بر جای خواهد گذاشت؟
3- نماز باران(استسقاء)؛ سنت بسیار شایسته و فراموش شده ای که سیره اهل بیت علیهم السلام بوده و علمای بزرگ در طول گذشته بدان عمل می کرده اند. نمازی که می شود خواند و نتیجه ای که می شود گرفت لکن حیف و افسوس که اما و اگر ها و مصلحت اندیشی های ناصواب منجر به فراموشی سپردن این سنت نیک شده است.
نمونه های مستند و زیادی در باب این نماز می شود ذکر کرد. نمونه نه چندان دور آن نماز بارانی که آیت الله مکارم شیرازی آن را اقامه کردند و نگارنده خود شاهد آن بودم که پس از آن برف خوبی در قم باریدن گرفت.(سایت آیت الله مکارم) در سالیانی کمی دورتر(47 سال قبل) از آن، نماز باران آیت الله العظمی خوانساری نقل شده است که در قم اقامه شده و در میانه نماز باران شدیدی باریدن گرفت و خشکسالی به کلی مرتفع گشت.(مجله حوزه/شماره12/ص28).
نتیجه گیری
از مجموع آنچه بیان شد به دست می آید که میان گناهان ما انسانها و حوادثی از نوع خشکی رودخانه ها و دریاچه ها و دیگر حوادث ارتباط وجود دارد هر چند با توان علمی امروز بشر کیفیت آن کشف نگردیده است هر چند این امر مانع و رادع اصل موضوع این ارتباط نیست. آموزه های دینی با راهکارهای کاملا عملیاتی خود از جمله استغفار و تقوای الهی و توبه عمومی می توانند بخشی از راه حل مشکل بحران خشک شدن دریاچه ارومیه باشند. راه حلی که خود در عین حال می تواند پیشگیری و درمان توامان باشد. به فضل الهی .
همگان از جایگاه و مکانت منبر» در اسلام آگاهند و از کارکرد برجسته آن در امر خطیر تبلیغ و ترویج دین و شریعت مطلعند. می دانند که منبر» به عنوان جزء جدا نشدنی از مسجد و خطابه از زمان رسول اکرم (ص) مورد توجه خاص مسلمانان بوده و هست. می دانند که نخستین بار منبر سه پله ای رسول خدا (ص) محل ایراد خطبه ها و فرمایشات نورانی آن حضرت بوده و پس از ایشان این امر به عنوان الگویی شایسته به سایر مساجد تعمیم داده شده و خطبا و سخنرانان بر روی آن نشسته و از روی آن به ایراد سخن می پرداختند. همه می دانند که منابرِ مساجد برای ما مسلمانان یادآور منبر رسول خدا(ص)» بوده و هست. از این روی منبر همواره مورد احترام و تکریم مسلمانان بوده و با قداست به آن توجه می شده است. با عنایت به این موارد مع الاسف در چند سال اخیر روش ناشایستی در محافل مذهبی و مساجد ما به رویه تبدیل شده است که با مشی پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت علیهم السلام همخوانی ندارد و آن حذف خواسته یا ناخواسته منبر» است. اگر به سخنرانی ها و خطابه های مذهبی در مساجد و حسینیه ها نگاهی بیاندازید متوجه می شوید که بسیاری از خطبا و سخنرانان معروف و غیر معروف منبر» را با صندلی یا تریبون عوض نموده اند! سوال اساسی این است که : سخنرانان و خطبا چرا منبر را که نماد منبر رسول خدا(ص) بوده و سنت مسلم ایشان در ایراد سخن و خطابه بوده است ترک کرده اند؟! بسیار جای تاسف دارد که مشاهده میشود جلوی منبر در مساجد، تریبون یا میز و صندلی گذارده می شود و سخنرانان محترم بر آنها جلوس کرده و منبر را رها می نمایند. نشستن در تریبون و میز و صندلی چه توفیری در نحوه، کیفیت یا ارائه مطالب سخنرانی می کند؟ واضح است که بهره گیری از تریبون و میز و صندلی به جای خود مانند سمینارها و کلاس های درس حوزه و دانشگاه هیچ اشکالی نداشته و کاملاً منطقی و صحیح است. اما سخن در این هست که چرا و به دلیل می بایست جایگاه و کارکرد منبر» در مساجد کم رنگ و حذف گردد؟ اگر گفته شود که وجود جزوه و کتاب و برخی ابزار آلات جدید مانند تب لت و لپ تاپ استفاده از منبر را سخت کرده است» پاسخ آن است که به راحتی با نصب چند قطعه بر منبر میشود این مشکل را حل کرد.
نشستن بر صندلی ای که روی آن پارچه ای سفید رنگ کشیده شده است روش علمای اعلام و مراجع در دفاتر خویش است نه در مساجد. برخی از آقایان خطبا با حذف منبر و نشستن بر صندلی هایی با روکش پارچه ای سفید رنگ شبیه سازی نامناسبی ارائه می دهند که شایسته ایشان نبوده و نیست و به شدت باید از آن پرهیز شود. پر واضح است که منبر» به عنوان رسانه ای تاثیر گذار و در عین حال مورد تکریم و احترام مردم مومن همیشه جایگاه و ارزش والایی داشته است. شایسته نیست این فرهنگ و سنت اسلامی که به عنوان نماد سبک اسلامی خطابه و سخنرانی مطرح بوده و هست جای خود را با روش های دیگر مانند تریبون و میز و صندلی عوض نماید. بدیهی است حرمت امام زاده را می بایست متولی آن نگهدارد!
درباره این سایت